دانلود پايان نامه بررسي جاذبه هاي استان کهگيلويه و بويراحمد در فایل ورد (word) دارای 97 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پايان نامه بررسي جاذبه هاي استان کهگيلويه و بويراحمد در فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پايان نامه بررسي جاذبه هاي استان کهگيلويه و بويراحمد در فایل ورد (word)
مقدمه
پیش گفتار
قابلیت های بکارگیری نقشمایه ها در آثار گرافیکی
رنگهای گرم و سرد
نقوش مورد استفاده در فرش
- قالی بافی
نگاهی به ایل قشقایی
قشقاییها از کجا به فارس آمده اند ؟
تاریخچه رنگرزی :
1- مواد رنگرزی مصنوعی :
2- مواد رنگرزی طبیعی :
طرز تهیه سیاه چادرها
دستبافهای مردم ایل قشقایی
گلیم و جاجیم بافی
جاجیم بافی
بافته های رِند « چرخ » شیشه درمه
نَمکدان یا توبره نمک :
جوال :
طناب بافی :
چپق بافی :
نقشه های گبه
انواع نقشهای گلیم قشقایی
1- خراسانی :
2- تهرانی :
3- دونابیگی :
4- لنگج :
5- آلما گل ( گل سیب) :
6- شانه (داراق گلیم) :
7- شوشتری :
8- عربی :
9- درناق (ناخن) :
10- سورمه دان :
11- قزل قیچی ( قیچی طلایی)
12- آقاجری :
13- دوقاناق( دوبال) :
14- نمکدان :
15- یاقلق ( دستمال ) :
16- چهار ماهی :
17- خاک انداز :
نگاره های فرعی و حاشیه ای
خصوصیات لباس قشقایی ها
لباس زنان ایل قشقایی
چارقد :
دستمال سر :
کلاهچه
آرخالق زنانه :
زیر جامه یا دامن
پاپوش زنان ایل
لباس مردان ایل
کلاه دو گوشی :
آرخالق مردانه
شال
پیراهن مردانه
شلوار مردانه
پاپوش مردانه
پاپیچ
چقه و زنهاره
تزئینات مخصوص لباس زنان :
گردن بند مهلو
گردن بند میخک
عنبر دان
قاب قرآن
گردن بندهای مهره ای
النگو و دستبند
گیسو بند
بازو بند
آفتاب گردان
پولک دوزی
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پايان نامه بررسي جاذبه هاي استان کهگيلويه و بويراحمد در فایل ورد (word)
عناصر رنگ ، نویسنده یوهان اتین ، مترجم : بهروز ژاله دوست
کاربرد رنگ و تکنیکهای نقاشی ، تألیف بادو . و . جکستیمر ، ترجمه : عربعلی شروه
آشنایی با طراحی قالی ایران ، مؤلف : مریم عبدالهی
سیه چادرها نوشته منوچهر کیانی
کوچ با عشق شقایق ، نویسنده عباس منوچهری
هنرهای سنتی ایل قشقایی ، نویسنده : فرامرز طرابی
آموزش جامع طراحی فرش ، مؤلف : محمد مبارکی
مقدمه
حکایت … کوچ با عشق شقایق
« ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم »
شقایق ، گل دلسوخته دشت و کوهستان همخوانیهای عجیبی با قشقایی دارد
در کوچ شقایق چاووش خونین دل ، زیارت ضریح سبز صحرا و گنبد آبی آسمانهاست
رنگ چهره قشقایی چون شقایقی آفتاب سوخته است
رنگ پیراهنان « سودابه و تهمینه ها » ی کوهستان رنگ شقایق است
باغ گبه ها و گلیمهای قشقایی پر از شقایق است
انس اسب و دام قشقایی با شقایق است . زخم جانش شقایق است
شقایق قلب قشقائی است
پیش گفتار
کار نوعی حرکت است ، به منظور تولید اقتصادی یا گذران اوقات فراغت ، ولی در اصل نوعی توسعه و گسترش فرهنگ و علوم مختلف است که موجب تکامل جامعه و رفع نیازهای آن می شود
کارِدستی با صنعت ماشینی تفاوت زیادی دارد . کسی که قالیچه ای می بافد ، با تمام وجود به آن معنا می دهد . زیرا قالیچه اش دارای صفا و لطف و محبت است . نقشهایش گویاست و با آدمی حرف می زند . کار او یک هنر است . هنری که در آن همه چیز انتخاب شده و دارای دنیایی از معناست . هر گره اش را انگشتانی بسته که قصد مزد ، پول ، نان ، گذران زندگی ، تجمل خواهی نداشته است
در گذشته ، صنایع فقط به صورت هنرهای سنتی آنهم به منظور تولید و تأمین نیازهای مادی و معنوی جامعه صورت می گرفت . امروز هم در جوامع غیر صنعتی از جمله ایلات و عشایر ، بخش بزرگی از فعالیتهای رایج به منظور تأمین قسمتی از نیاز مادی خانواده هاست و و بخشی هم جزء اشتغالات روزمره آنهاست
اشتغال مردم ایل ، کاری ذوقی و فکری است که هم فعالیت تولیدی بوده و هم بازده اقتصادی دارد و نیز دارای مایه فرهنگی و هنری است و می بینیم که امروز پس از نفت ، بزرگترین رقم صادرات کشور ، فرش و بخصوص فرش قشقایی است . زیرا که فکر ، ذوق ، تاریخ ، ارزش و اعتقادات آنان به گونه ای در این کار هنری منعکس است
صنایع دستی ایل ما ، تبلور یادبودهای قوم ماست . معادل قصه هایمان ، مَثَل هایمان ، رقص های ملی و مذهبی مان که بازمانده آیین ها و حوادث از یاد رفته ماست
صنایه دستی ، برای مردم ایل از آن جهت ارزشمند و گرامی است که احیای آن گامی است در بجای آوردنِ سنت های اصیل ایرانی . زیرا خلاقیت طرحها ، نقش ها و عملکردها ، نشان دید عمیق مردم به زیبایی و تزیین است . کارِ دستی مردم ایل ، در عین حال که اهمیت اقتصادی دارد از این راه می توان ، مروج خصوصیات اخلاقی و تفکرات هنرمندان فروتن و وفادار به سنت های ایل هم شد
امروز وقتی تداوم و قدمت اشکال و نقوش پرندگان و جانوران را بر فرش قشقایی می بینیم ، متوجه می شویم که هنر و هنرمندی چیزی نیست که بتوان همچون متاعی از دست کسی بگیرند ، اینها یادگار کهنسالی است که دست به دست و سینه به سینه گشته و ارمغانی از اندیشه های دور و دراز آنان است
طبیعی است زیرا ریشه در تاریخ ملت ما دارد و مسأله ای نیست که بتوان آن را انکار کرد . ابعاد هنری صنایع دستی به ویژه در ایل قشقایی ، بیگانه از جامعه نیست و جنبه خارجی ندارد . اگر به کار یک زن گلیم باف در عشایر قشقایی دقت کنید ، می بینید که کار این هنرمند ، انعکاسی از ارزشهای هنری محیطشان است . یعنی تمام شکل ها و نقوشی که به کار می برد ناشی از محیط خودِ هنرمند است و چیزی از خارج دریافت نکرده است . ذهن یک زن قالیباف قشقایی ، درست شبیه آینه است که نقش خطوط را از بیرون می گیرد و روی اثر هنری خود منعکس می سازد
خوشبختانه درصد زیادی از درآمد ارزی ما با تولیدات صنایع دستی است که عمدتاً در ایلات ، رشد و توسعه بیشتری داشته و دارد و بدلیل ویژگیهای اقتصادی ، علمی و هنری به آن توجه زیاد می شود . در این میان ، با توجه به اهمیت این موضوع هنری تصمیم گرفتم در مورد صنایع دستی و هنرهای سنتی مردم ایل قشقایی که باید هنرمندانِ بنامِ این آب و خاک هستند ، تحقیقی را تهیه نمایم
این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد که فرهنگ این قبیله همیشه سیار ، در کشور استثنایی است و گنجینه بزرگ هنری ایران ، در فارس و در میان مردم این قوم است
قشقایی ها کلیه مایحتاج زندگی خود را از پوشاک و غذا و فرش و مسکن گرفته تا ظروف مورد لزوم و ساده زندگی را از مواد اولیه ای که در محل ، تهیه می کنند ، می سازند و مهم تر اینکه ساخته های آنان در نوع خود بی نظیر است
زباترین لباسها ، مطلوب ترین غذاها ، سبک ترین و مناسبترین نوع مسکن ، پردوام ترین ظروف و گرانبهاترین فرشها ، با دست توانای این مسافران خسته از راه ساخته می شود . یک خانواده ایلی از نظر اقتصادی جز در موارد استثنایی ، نیازی به جامعه شهری نداشته و خود را تقریباً بی نیاز از خارج می داند . اگر مردم کشور ما امروز در راه خود کفایی قدم برداشته اند ، قشقایی ها قرنهاست که هنرمندانه در کار تولید پیش رفته و در این راستا موفق هم بوده اند
سیاه چادری از موی بُز که با دست زمخت زن ایلی بر پایه های چوبینی استوار است و با آلاچیقی زیبا که با ابتکار مردان چادرنشین تزیین یافته ، مسکن یک خانواده است
درون این خیمه کوچک را دستبافت ها مفروش ساخته که شاید بالاترین ارزش را داشته باشد اما بابت بهای آن ، چیزی پرداخت ننموده اند . لوازم زندگی ، از رختخواب و خورجین و توبره و نمکدان گرفته تا کیسه های پشمین مخصوص آذوقه همه و همه نمونه هایی از هنر این مردم است
لباس و تزیینات آن ، ساخته و پرداخته ذوق و فکر خودشان بوده بابت مواد معطره و لوازم آرایش ، وجهی نمی پردازند و به طور کامل ، از طبیعت و زیبایی های آن بهره می گیرند
ظروف مورد نیازشان را از پوست حیواناتی که خود پرورش می دهند ، می سازند و غذای روزانه را از تولیدات و فراورده های دامی یا از محیط طبیعی خویش بدست می اورند .اگر چه مادر و منشأ صنایع ماشینی و مدرن امروز ، در واقع همان صنایع دستی بوده و نمی توان منکر این مسئله شد اما عده ای تصور می کردند که صنایع دستی و ارزشهای ویژه آن ، به زمانی خاص تعلق داشته و لذا در حال حاضر ، دوران تاریخی آن سپری شده . از این رو بی اعتنایی به صنایع دستی تا جایی پیش رفته بود که هر نوع گرایش به حفظ آن را نوعی قهقهرا به حساب می آوردند . اما اکنون نه تنها کشورهایی که تولیدات دستی آنها کالای صادراتی بوده بلکه کشورهای صنعتی و پیشرفته نظیر آلمان هم به صنایع دستی ، به گونه تبلور روح فرهنگ و سنت های تاریخی یک ملت می نگرند
هنوز هم بسیاری از تولیدات ماشینی نتوانسته از لحاظ زیبایی و استحکام ، جامشین مناسبی برای ساخته های دستی شوند و این واقعیت را در فرش ایران و بویژه دستبافت های قشقایی به وضوح می توان مشاهده کرد . صنعت فرش بافی که در ایل قشقایی بنحو جالب و با طرحها و نقش های مختلف ارائه می شود ، تبلوری از هنرهای مردم زحمت کشی است که سالهاست ، شهرت جهانی کسب کرده اند . نشان افتخاری که تاریخ . بابت هنرمندی به زنان و مردان ایل عطا نموده ثمره تلاش صدها سال تجربه آنان است
امید است اساتید عالیقدر دانشگاهها ، جامعه شناسان ، مردم شناسان و دانشجویان رشته های هنر ، به تحقیق و پژوهش بیشتر در زندگی این مردم بپردازند . در این پژوهش کوتاه که حرف از هنر است ، هنرمند باید ؛ که از زاویه خاص سخن گوید
حقیر چوبین پای نه با هنر ، بلکه با عشق و ایمان حرف می زنم . در سایه سیه چرده ها دنیایی از هنر را دیده ام و با دوربین کهنه و قدیمی خود در ساحل این دریای بیکران فقط به تماشا نشسته ام . از پردیس همیشه جاویدی که نقش پردازان گمنام ایلمان بوجود آورده اند شاخه ای چیده ام
شایسته نبود به این مهم دست بزنم اما از عاشقان هنر نباید جز این انتظار داشت
ردپای ایل پویای قشقایی ، فرهنگی پایا است . فرهنگی به درازای تاریخ بشریت . فرهنگی با زیر بنای قوی و ابدی قومی که مفهوم خودکفایی را به جهان صادر کرده
ایلی که از لباس و غذا و مسکن گرفته تا مایحتاج زندگی را در سایه اندیشه و تدبیر دلاور مردان و هنرمند زنانی بدست آورده که مایه مباهات فرزندان خلف است . پس
درود بر آنها که هنر آفریدند و هنرمند زیستند و سرافراز رفتند
درود بر مادران فداکار قشقایی که هنرمندان جاوید ایل را در دامان خود پروراندند و فرهنگی را گسترش دادند که امروز مایه مباهات ما هستند
ودرود و تشکر از عزیزانی که مرا در این راه یاری دادند و در رسم طرحها ، گرفتن عکسها و طراحی نقشها فراهم آوردن دستبافتها همراهم بودند
قابلیت های بکارگیری نقشمایه ها در آثار گرافیکی
- رنگ وسیله بیان بافنده فرش است البته رنگ بعنوان سطح . بنابراین بافنده فرش با طراح که با خط کار می کند و رنگ در کار او ناچیز است تفاوت دارد
- در فرشهای سنتی رنگهای گرم بیشتر از رنگهای سرد دیده می شود . اثرات روانشناختی رنگ به یک طریق عمل می کنند بنظر می رسد که رنگهای گرم به سمت بیننده می آیند ولی رنگهای سرد از او دور می شوند و فضا را وسیع تر نشان می دهند . قرمز از میزان فضا می کاهد و اثری از فشار دارد ، نارنجی حالتی هیجان آمیز و تجاوزگر دارد و زرد آرامتر و شادتر است و سبز از این نقطه نظر خنثی ترین است و اما هیچ یک از این اثرها قابل توجه نیستند مگر در سطوحی بزرگ از فرش . البته رنگهای استفاده شده در فرش ترکیبی از رنگهای خالص و ناخالص هستند رنگهای خالص هر یک تنها از یا دو رنگ اصلی تشکیل شده اند . رنگهای خالص نقطه مقابل رنگهای ناخالص هستند در رنگهای ناخالص مقداری از هر سه رنگ اصلی حضور دارد
- در فرشهای سنتی فقط کسانی که عاشق هز سنتی و فرش و رنگ هستند میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند . فرش مواهب خود را به همه تقدیم میکند ولی در رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقمندان واقعی آشکار می سازد . وقتیکه قرار است درجه روشنی یا تیرگی رنگ فرش مشخص شود بحث از کمیت درخشندگی می کنیم . این همان چیزی است ما اغلب از آن بعنوان درجه بندی زمینه فرش یاد کرد . درخشندگی به دو روش میتوان تغییر یابد . اول اختلاط یک رنگ است با رنگ سفید ، سیاه یا خاکستری و طریق دوم ترکیب رنگ مزبور با رنگی با درخشندگی متفاوت
از بررسی رنگهای بکار برده شده در فرش درگرافیک به این نتیجه می رسیم که مواد رنگی از نظر فیزیکی و شیمیایی قابل تشریح و رنگدانه هایی قابل تجزیه می باشد این مواد در فرش به وسیله حس بینایی و درک و دریافت مغزی معنی و مفهوم انسانی و بشری می گیرد . چشم و مغز از طریق مقایسه و سنجش موفق به تشخیص می شوند . تفاوت رنگهای ملون ( رنگی) در مقایسه با رنگی سیاه و سفید یا خاکستری و یا یک یا چند رنگ ملون ( رنگی) دیگر مشخص می شود . همانطور که گفتیم رنگهای استفاده شده در فرش رنگهای گرم می باشد شاید بنظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ ، حرارت رنگ را می توان تشخیص داد . به هر حال ، تجربه نشان داده که بین دو آتلیه که یکی با رنگ آبی – سبز و دیگری با قرمز – نارنجی رنگ شده باشد 5 تا 7 درجه اختلاف حرارت یا برودت از طریق ذهنی احساس می شود . به عبارت دیگر کسانیکه در آتلیه سبز هستند در 15 درجه سانتی گراد احساس سرما می کردند ؛ اما در اتاقی که با رنگ نارنجی رنگ شده بود تا 13-11 درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند . حقیقت این است که رنگ آبی – سبز جریان خون راو کند و رنگ قرمز – نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد . در اینجا در مورد معنی دار بودن و قدرت گویایی رنگ ، کوشش خواهیم کرد تا توانائیهای مفهومی و بیانی رنگها راو تشریح کنیم . در هر حال در فرش علاوه بر رنگ شکلها نیز دارای خصوصیت گویایی و معنی دار بودن و نظام زیبایی شماختی خود می باشند . در یک فرش شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند ، یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تأیید و اثبات نمایند . سه شکل اصلی – مربع ، مثلث و دایره که در فرش چه بصورت ترکیبی که منجر به یک تصویر مفهوم دار شده و چه به شکل جداگانه بسیار بکار رفته نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز ، زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخصی هستند . مربع که براساس آن تقاطع قائم دو خط افقی و عمودی است ، نمایانگر ماده ، وزن و حدود مشخص است . زمانیکه در یک فرش یک مربع با اضلاع صاف و مستقیم و زوایای قائمه اش ترسیم شود ، حس کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء می کند کلیه شکل هایی که دارای خطوط افقی و عمودی هستند مثل صلیب ، مربع و مستطیل و یا نظایر آن از لحاظ گرافیکی قابلیت تشبیه به مربع را دارند . بکاربردن مربع با رنگ قرمز در فرش یعنی رنگ ماده – منطبق است و وزن و حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد . در اکثر فرشهای دستباف استفاده از مثلثهای در کنار هم چیده شده بعنوان حاشیه به چشم می خورد از لحاظ گرافیکی شکل مثلث حاصل تقاطع سه خط مورب است و زوایای حاد و تند آن تأثیر ستیزه جویی ، پرخاش و تهاجم را ایجاد می کند . مثلث شبیه کلیه شکلهایی است که دارای خاصیت مورب می باشند . مثل لوزی ، ذوزنقه زیگ زاک و نظایر آن . مثلث که سمبل تفکر است و حالت و خصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد . از جمله اشکالی که کمتر در فرشهای سنتی به چشم می خورد شکل دایره می باشد . دایره مکان هندسی نقاطی است که حول نقطه ای در یک سطح با فاصله ثابت حرکت می کند برعکس مربع که احساس تند و تیزی و حرکتی را ایجاد می کند دایره احساسات را معتدل و ملایم و معتدل می کند و حس آرامش و آهسته را القاء میکند . دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است
چند نکته مهم
رنگ کردن گلها را اصطلاحاً پخش رنگ می گویند
1- هیچوقت برای رنگ کردن گلها و غیره از رنگ زمینه که به همدیگر بچسبند استفاده نمی کنیم
2- ابتدا رنگ زمینه های فرش را مشخص نموده و بعد گلها و قسمتهای بزرگ نقشه را رنگ آمیزی کرده و در آخر اجزای کوچک نقشه را رنگ می زنیم
3- معمولاً برای زمینه فرشهای ایرانی از رنگهای کرمی – سرمه ای – مسی – لاکی – حتی آسمانی و سفید استفاده می کنند که اجرای نقشه در این رنگها خوب جلوه می نماید
رنگهای گرم و سرد
دو نوع تقسیم بندی در دایره رنگها صورت می گیرد
الف) رنگهای سرد ب) رنگهای گرم
بطور کلی ، رنگهای سبز متمایل به سبز با آبی متمایل به سبز ، آبی ، آبی متمایل به بنفش و بنفش رنگهای سرد هستند و بقیه رنگهای دایره رنگ گرم به حساب می آیند . در این تقسیم تقسیم بندی کلی نیست و در جایی این رنگها در کنار هم از سردی به گرمی و از گرمی به سردی تغییر می کند
رنگهای سرد
سبز – نخودی – آبی – آبی آسمانی – بنفش – صورتی
رنگهای گرم
خرمایی – قهوه ایی – شویدی – قرمز – مشکی – زرد – روناسی
4- برای بافت فرش در مناطق مختلف کشور از رنگهای متغیری استفاده می گردد
الف ) مثلاً در اصفهان بطور متوسط 30 رنگ
ب) در فرش نائین بطور متوسط 16 رنگ
پ) در فرش تبریز بطور متوسط 50 رنگ و حتی در فرشهای تابلوئی بیش از 800 طیف رنگی استفاده می گردد
نقوش مورد استفاده در فرش
ادغام [edgam]
در طراحی فرش چنانچه خطوط و نقوش پس از گردش مجدد به محل اصلی خویش ادامه یابد و برگشت نماید عمل ادغام انجام گرفته زیرا در حقیقت دو منطقه بافت فرش را در هم ادغام کرده و بهم ارتباط داده است
اسلیم [eslim]
جوانه هایی را گویند که روی ساقه و شاخه ها برای تزئین فرش بوجود می آید
الیجه [elije]
قسمتی از نقشه قالی که برروی کارگاه و جلو بافنده قرار می گیرد ، این اصطلاح در نواحی خراسان متداول است
اورنگ : نقشه فرش
تسخیر [tasxiv]
یا مداخل نفوذ نقش قسمتی از قالی در قسمت دیگر آن است به طور مثال : چنانچه نقش متن با شکافتن حواشی داخلی فرش به داخل حاشیه ها نفوذ کند یا بالعکس اگر نقش حاشیه پهن در بخشی از سطح این دستباف به داخل متن راه یابد این حالات را تسخیر نامند
تشعیر [tasir]
خطوط باریک و موی مانندی در فرش که برای تزئین متن یا حاشیه بافته می گردد به نوارهای کتیبه مانند که در آن اشعار و آیات قرآنی و احادیث و گفته های بزرگان نیز بافته می شود
جام برگ [Jambarg]
اصطلاحی است در نقش فرش و آن نقشمایه ای است به شکل جام که از برگ های مختلف و ریز گیاهان به وجود آمده است
خانه شمار [xane somar]
نام دیگر رجشمار را گویند
دستون [dastun]
نام دیگر نقش قالی را گویند
رج [raj]
یا رگ یک ردیف بافت فرش را گویند که یک عرض کامل فرش را پرنماید و شامل شود
رجشمار [rajsomar]
یا تراکم گره تعداد گره زده شده در واحد انتخابی طول یا سطح فرش است به عبارت دیگر مجموع تعداد دانه های موجود در یک گره( 5/6 سانتی متر) طول یا سطح یک دسی متر مربع را رجشمار فرش نامند
ریزه گل [rizegol]
همان خرده نقش یا بن نگار می باشد که اصطلاح نواحی کرمانشاه است
سرگل [sargol]
طرح و نقش قالی را گویند
عربسک [Arabesgue]
نام غیر واقعی است که هنرشناسان غرب به نقش مایه های گردان و چرخشی (اسلیمی) که خود دارای انواع گوناگونی است گفته اند
لاخان [laxan]
یالچک نقش گوشه های زمینه فرش که معمولاً یک چهارم ترنج است
لچک و ترنج
نوعی از طرح فرش است که نقشه لچک و ترنج آن با یکدیگر یکسان نباشد
از صنایع دستی مردم قشقائی ، مختصراً به تعدادی که کاربرد بیشتری دارد اشاره می کنم
ارتباط نقوش مورد استفاده در تزئینات با عقاید
- قالی بافی
قالی قشقائی نماینده سرگذشت فلسفه و هنر ایرانیهاست . طراحان آن سالها فشارهای گرسنگی ، رنج و زحمت را تحمل کرده و تجربه آموخته اند . این طراحان نقاش طبیعت نیستند ، بلکه نقاش احساس خویشتن از رویدادهای طبیعی می باشند . قالی بافان قشقائی ، به شکل هندسی دلبستگی چندانی ندارند ، از ردیف ، گوشه ، کنگره و زیگزاگ ، گریزان و به پیچ و خم های کمانی و به ویژه کاریهای هنری و به شاخه هایی که از جائی سربرآو.رده و در گوشه ای مخفی شده اند ، می اندیشد . گل های ترمه را ، همچون ترمه بافان در زمینه های رنگین کمان می باشند . آنها گاه نشانه شجاعت خود ، یعنی شیر را به هر صورت در قالیها می بافند و یا با شکل آهوان ، زیبائی های طبیعت را در یک تابلو مجسم می سازند . قالی قشقائی ، رقیب و نظیر ندارد . زیبایی نقش ها و خوش آیندی طرح ها ، ظرافت گره ها ، چشم گیری و پایداری رنگها ، بیش از همه ، حالت خیال انگیز و مرموز قالی قشقائی ، آن را صدر نشین فرش جهان نموده . در اواخر قرن گذشته که صدور قالی ایران به اروپا فراوان شد ، رنگهای صنعتی جای خود را به رنگهای طبیعی داد و مواد ناموغوب به کار گرفته شد . طرح ها کم کم اصالت خود را از دست دادند ، اما بر اثر شکستی که باعث رکود بازار گردید ، متوجه شدند که باید به اصالت بیندیشند و همانند گذشته ، که کارگاه خود را با چهار میخ چوبی ساده و دو چوب بلند که تارها را برآن می کشیدند و با پشن اصیل و رنگ طبیعی با میلیونها گره ریز و ظریف از دست هنرمندان قدیمی ، گذشته های دور را تکرار کنند . قالی قشقائی بنابر نوشته آقای محمد بهمن بیگی در کتاب « ایل من ، بخارای من » – صفحه 207 – « بافته هایشان ، تشنه ترین چشم ها را سیراب می کرد و به خسته ترین تن ها ، جان تازه می بخشید . گلیم بافان نگارگر ایل ، به بهارها و باغ ها درس خرمی و شادابی و رنگ آمیزی داده بودند ، گوئی خورشید جنوب به جنگل شمال تابیده بود . بهار ، اسفند گرمسیر و اردیبهشت سردسیر را به هم آمیخته بودند ؛ با سرانگشت هنر ، سرگذشت مبهم و غبارآلود ایل را برصفحه پشمین و رنگین فرش نگاشته و به مطالعه و تماشا گذاشته بودند . زباشنان گویا بود . هر تاری از دشت و راغی ، هر پودی از درد و داغی سخن میگفت . در کنار یکی از چشمه های کارون گاه از ارس گاه از جیحون حرف می زدند ، نقش و نگارهایشان ، گل و بته هایشان ، از فراغنه و بدخشان تا ترکمن و گرگان و گنجه و شیروان ، نشان ها داشتند … » قالی های قشقائی ، در هر طایفه طرح ها و نقش های متفاوت دارد . مثلاً نقش ماهی در هم ، ناظم ، کرمانی بیشتر در طایفه کشکولی یافته می شود . طرح های بُلو ، عرب جریانلو ، ابوالوردی ، هر کدام متعلق به طایفه جداگانه ای است . امروزه در موزه های بزرگ دنیا فرشهای قشقائی با رنگهای ثابت و طبیعی ، خودنمائی میکنند . جلوه و جلای قالی های ما بستگی به رنگ آمیزی آنها داشته و همچون رنگهای مصنوعی که طرح تند و زننده دارند ، نمی باشد . مردم ایل قشقائی برای رنگ کردن نخ ها و پودها ، از رنگهای کاملاً طبیعی یعنی گیاهان و رنگدانه ها استفاده می نمایند . مثلاً ریشه روناس ، برای رنگهای صورتی ، لاکی ، قرمزآجری به کار برده و برای کم رنگ یا پررنگ شدن بندها ، مدت زمان نگهداری در آب و جوشش آن را تغییر می دهند ، که زنان کار ورزیده می دانند چه مدت نخ باید در آب بماند تا رنگ دلخواه خود را پیدا کند . برای تهیه رنگهای زرد ، زرد پرتقالی ، زرد کاهی و گندلی ، از برگ گیاه جاشیر و با مخلوط کردن جاشیر و گیاه گندل و خِوِشک و زردچوبه و پوست لیمو ، رنگهای زرد در مایه های مختلف با جلوه های متفاوت بدست میاورند . اگر رنگهای سبز ، سبز سیر ، سبز روشن یا چمنی مورد لزوم باشد ، از ترکیب رنگ زرد با پوست گردو و یا بلوط و پوست انار ، که مهارت زیاد لازم دارد ، استفاده می نمایند . رنگهای آبی و سورمه ای و در این مایه رنگها را ، با نیل بمدتهای مختلف می جوشانند ، که احتیاج به داشتن تجربه و مهارت دارد . رنگ سفید را از پشم کاملاً سفید و شسته شده و در زاج جوشیده شده ، تهیه می کنند . نقش های قالی قشقائی ، گویای اصالت آنها و موطن و زادگاه اولیه و گذشته مردمانی است که روزی از آن دیار کوچ کرده اند . شباهت قالی های قشقائی ، با فرش های منطقه قفقاز ، نشان دهنده یک ریشه بنیانی و واحدی می باشند ، مانند نقش ناظم که رد قفقاز و ایل قشقائی هر دو بافته می شود . طبق تحقیقات استاد محترم دکتر سیروس پرهام ، که بر ایل ما منت نهاده و در مورد فرشها و نقش های مختلف آن ، ریشه یابی فرموده اند ، چنین نظر داده اند
الف : نقش هایی که امروزه در ایل بافته می شود یا ریشه در تاریخ و قدمت اولیه دارد . مثل ناظم و شکرلو که در قفقاز و آسیای صغیر و آناتولی بافته می شود
ب : ممکن است پس از اسکان در فارس ، از نقاطی دیگر اقتباس نموده اند ، مثل ماهی در هم که از خطه خراسان آمده و گویا ایل افشار ایم طرح را بنیانگذاری کرده اند
ج : ممکن است سالها قبل ، که ایل قشقایی بسوی فارس در حرکت بوده ، از استانهای مسیر خود ، مثل کردستان و لرستان اقتباس نموده اند ، مثل ناظم ، جوشقانی و کردی
د : شاید هم در همسایگی و همجواری با طوایف و گروه های دیگر یاد گرفته باشند ، مثل محرمات که از خلج آموخته اند ؛ در حال حاضر نقش های مختلف مثل کله اسبی ، عرب چرپانلو ، رحیم لو ، صفی خانی ، مُحرمات ، بولی ، ماهی درهم ، وزیر مخصوص ، قزل قیچی ، شاه پسند ، ترمه گل ، بته قبادخانی و ترکیبات این طرح ها ، در ایل بافته می شود
در هر حال ، هنرهای دستی ما که سابقه طولانی را پشت سر گذاشته بود ، میرفت که رشته های پیوند با گذشته را قطع و جنبه دیگری به خود بگیرد ؛ رکود این هنرها که علاوه بر بازدهی مادی و معنوی و امرار معاش عشایر بود ، موجب مهاجرت بسوی شهرها ، که خود مشکل بزرگی است ، گشت
نگاهی به ایل قشقایی
:: بازدید از این مطلب : 106
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0